ارائه یک تعریف مشخص از کمرویی تقریباً غیرممکن است. زیرا علائم و نشانههای آن از دانشآموزی به دانشآموز دیگر متفاوت است. کمرویی میتواند ناشی از عوامل اجتماعی، خانوادگی، مذهبی، روانشناختی، فرهنگی و... باشد.
بهطور کلی کمرویی در دانشآموزان به یک عدم تطابق موقتی و یا دائمی در مواجه شدن با معلمین، مسئولین مدارس و سایر دانشآموزان مرتبط است. اولین نشانه این مسئله از همان دوران «آمادگی» رفتن کودکان شروع میشود. کودک هرگز نمیتواند جدایی از خانواده را تحمل کند که درصورت نیافتن راه حل مناسب، ممکن است تا دوره دبستان، دبیرستان و حتی دانشگاه نیز ادامه پیدا کند.
کمرویی بحرانی برای دانشآموزان
شکلهای دیگر کمرویی به تدریج ظاهر میشوند: کودک یا نوجوان قبل از رفتن به مدرسه، احساس ناراحتی میکند که با تظاهرات جسمی همراه میشود. دلدرد و دلپیچه شایعترین این نشانههاست و والدین نیز با نگهداشتن دانشآموز در خانواده و مراقبت از او تصور میکنند که واقعاً بیمار است و همین سبب تشدید بحران میشود، زیرا دانشآموز مدرسهگریز میفهمد که با این روش میتواند از رفتن به مدرسه شانه خالی کند.
از سوی دیگر خوشحالی درونی او چندان پایدار نیست زیرا با احساسات متضاد همراه میشود. این فکر که دیگران را فریب داده و ازدرسهایش عقب مانده تنها احساس شرم و حقارت او را بیشتر میکند.
همین موضوع باعث میشود که باز هم بیشتر بخواهد از نگاه دیگران مخفی شود و حتی به فرار و دور شدن از خانواده فکر کند. اما امتناع از مدرسه رفتن ممکن است به شکل دیگری نیز ظاهر شود. او به دلیل ترس از بعضی از افراد (مبصر، معلم ریاضی، ناظم و...) در مدرسه احساس نگرانی و ناراحتی میکند و میخواهد هر چه سریعتر به پناهگاه امن خانواده بازگردد. این موضوع بیشتر در خانوادههایی که مادر یا پدر بیش از حد مراقب و محافظ فرزندانشان هستند به وجود میآید.
بچههایی که هرگز با دوستانشان به گردش یا اردوی تفریحی نمیروند و در مسابقهها و رقابتهای گروهی شرکت نمیکنند، ممکن است همین مشکل را داشته باشند. یک موضوع بسیار کوچک در مدرسه مثلاً تذکر معلم، در این گونه دانشآموزان آنقدر جدی و وحشتناک قلمداد میشود که میتواند بهانه خوبی برای نرفتن به مدرسه شود. این بچهها تحمل بسیار کمی در برابر انتقاد و سرزنش دیگران دارند. نمونههای توسل به ناراحتیهای جسمی برای فرار از مدرسه، بسیار شایع است.
اگر والدین بدون درنظر گرفتن مشکل واقعی به او اجازه دهند که به این طریق بارها و بارها از رفتن به مدرسه امتناع کند، نه تنها به رفع مشکل کمک نکردهاند بلکه مستقیماً سبب تشدید آن شدهاند. این گونه مواقع لازم است که با روانشناس مشورت شود.
والدین و نیز مربیان و معلمان با آگاهی میتوانند مانع از ایجاد و گسترش ناهنجاریهایی همانند کمرویی، عدم اعتماد به نفس، رفتارهای تهاجمی و... شوند. حالات مختلف کمرویی نشان میدهد که به تعداد افراد کمرو عارضه کمرویی وجود دارد که هر کدام تا حدی با دیگری متفاوت است. متأسفانه اغلب رفتارهای افراد کمرو مانند بیآزار بودن، بیسر و صدا بودن و مظلوم بودن از نگاه دیگران «حسن» تلقی میشود اما این مسئله در واقع به یک مشکل جدی شخصیتی مربوط میشود که میتواند به هدر رفتن تمام زندگی شخص کمرو منجر شود.
حالا هر موردی که علت کمرویی فرزند شما باشد، تفاوت نمیکند. از صحبت کردن با کسی که به آن اعتقاد دارید دریغ نکنید، به سخنان فرزند خود گوش دهید و پیام او را دریافت کنید. به خوبی میتوان از همین صحبتها ریشههای نگرانی، هراس و اضطرابهای بیمورد را پیدا کرد.
مخصوصاً او را مطمئن کنید که به هیچ وجه صحبتها و حرفهای او مورد تمسخر قرار نخواهد گرفت و آن را با کسی نیز در میان نخواهید گذاشت و سعی دارید تا او را درک کنید. او را مطمئن کنید که مشکل او غیرعادی نیست و بسیاری با این مسائل روبهرو هستند.
اینکه شما در کنار او هستید و از هر گونه تلاش و همراهی برای او کوتاهی نخواهید کرد، دلگرمی ارزشمندی برای اوست. به او بفهمانید که قبل از هر چیز خوشبختی و شادی او مهم است و او با همان استعدادهایی که دارد و مختص به اوست، میتواند به خوشبختی، شادی و موفقیت تحصیلی برسد.
والدین نباید فراموش کنند که نوجوانی دورهای کوتاه اما پربار است که دانشآموزان تنها با کمک آنها میتوانند به خوبی از آن استفاده کنند. آیا فکر میکنید اگر او به عشق و اعتقاد از جانب شما اطمینان نداشته باشد، میتواند خودش را دوست بدارد و به راحتی روی پای خودش بایستد و یا تکالیفش را انجام دهد؟ پس او را همانطور که هست دوست بدارید و تأییدش کنید. از این رو آشنایی با انواع کمرویی و جلوگیری از پیشگیری آن بسیار حائز اهمیت است.
نشانههای یک دانشآموز خجالتی
فرزند شما دانشآموزی کمرو در خانه و محیط مدرسه است. اگر با وجود آرام بودن و جدی بودن در تکالیف مدرسه و ساکت بودن هیچگاه داوطلب صحبت کردن و پاسخ دادن به پرسشها در سر کلاس درس نمیشود، در واقع او در دروس شفاهی هیچ فعالیتی نمیکند. هنگامی هم که از او درس پرسیده میشود، کاملاً دستپاچه شده به لکنت میافتد و دست و پایش را گم میکند.
او دانشآموزی تنهاست که به ندرت میتوان او را در حال بازی با دیگر بچهها دید. او دوستان کمی دارد و هنگامی که این موضوع با او در میان گذاشته میشود، میگوید که بازیهای همسن و سالانش را دوست ندارد و ترجیح میدهد در خلوت آرام اتاقش بماند و کتاب بخواند.
چنین دانشآموزی هرگز نمیتواند در کنار دوستان و همکلاسیهایش احساس راحتی کند. هنگامی که یکی از آنان با او شروع به صحبت میکند، این دانشآموز دست و پایش را گم میکند، به لکنت میافتد، کلمات از ذهنش محو میشوند و اولین جملات و کلمات بیربطی که به ذهنش میرسد، به زبان میآورد و آنگاه سایر دانشآموزان شروع به خنده و دست انداختن او میکنند. تکرار این تجربههای تلخ، سبب میشود تا او بیشتر در خود فرو برود و از دیگران کنارهگیری کند.
فرزند شما دانشآموزی کمرو در خانه و محیط مدرسه است اگر راه خانه تا مدرسه را به تنهایی و بدون دوستانش طی میکند و به سرعت به خانه میآید. خودش در این باره میگوید که ترجیح میدهد هر چه زودتر به خانه برسد و مشغول به انجام کار مورد علاقه خود شود تا با بازیهای پوچ و سخنان بیهوده دوستان یا همکلاسیهایش سرگرم شود.
چنین دانشآموزی هنگامی که مشغول به انجام کار مورد علاقه خود نیست چنان غرق مطالعه و خواندن درسهایش میشود که به سختی میتوان او را از آن حال بیرون آورد. کافی است به ترس و کابوس چنین دانشآموزی به هنگام میهمانی دادن یا میهمانی رفتن توجه کرد، کابوسی که هر لحظه احتمال دارد بار دیگر برای او تکرار شوند.
در چنین مواقعی به محض قرار گرفتن در جمع و یا در میان همسن و سالهایش دستانش آنقدر میلرزد که حتی نمیتواند سادهترین کارها را انجام دهد، نتیجه سرازیر شدن اشک، بغض، سرافکندگی و فرار به اتاق خود و... است.
فرزند شما دانشآموزی کمرو در خانه و محیط مدرسه است اگر همیشه در همه چیز نفر آخر کلاس است و از این موضوع هم هرگز احساس ناراحتی نمیکند. او مدتهاست به این وضعیت عادت کرده و «تقصیر او نیست که استعداد یاد گرفتن ندارد».
او بیاستعداد و کمهوش است، این جملهای است که سالها در حضور او تکرار شده و به این ترتیب هرگونه انگیزه موفقیت و تلاش در او فروکش کرده است. هیچکس توانایی هر چند اندک این دانشآموز را باور ندارد، پس چرا باید خودش آنرا باور کند. او سمبل رفوزگی مدرسه است.
تاکنون هیچکس او را خندان و حتی گریان ندیده است. او با کسی حرف نمیزند و مدتهاست که برای برقراری ارتباط تلاش نکرده است. اطرافیان مدام او را تحقیر کردهاند، او نیز به نوبه خود همینکار را میکند.
او خودباوریاش را از دست داده و خود را در دنیای بزرگترها کوچک و کم شده مییابد. در نقاشیهای عجیب او مادر و پدر مانند دو غول حضور دارند اما فرزند آنها بسیار کوچک و در گوشهای تاریک پنهان شده است. بزرگترها همیشه با رنگهای تیره و خطوط برجسته دیده میشوند که نمیتوان آنها را به خوبی دید.
چنین دانشآموزی دوست دارد با همه چیز موافق باشد و مدام سر خود را به نشانه تأیید تکان میدهد. از هر بهانهای برای مخفی کردن خود استفاده میکند. هیچگاه دلیلی برای کارهایش نمی آورد و در واقع هیچگاه از خود دفاع نمیکند و هر آنچه دیگران میگویند سریعاً میپذیرد.
اگر رفتارهای دانشآموزان خجالتی را به طور دقیق در نظر بگیرید متوجه میشوید که بسیاری از آنها از آزار رساندن به حیوانات بیآزار و کوچک لذت میبرند زیرا به این وسیله احساس حقارت و ناتوانی خود را ناآگاهانه جبران میکنند.
عدم توجه به درمان اصولی کمرویی در دانشآموزان میتواند عواقب تلخ و نتایج زیانباری برای آنها در پی داشته باشد که رفوزگی و افت تحصیلی تنها اولین نشانههای آن است. کمرویی مشکلی بسیار جدی است زیرا در اولین فرصت احتمال دارد سبب باز شدن عقدههای درونی شده و در دوران نوجوانی سبب پرخاشگری، خشونت و غیرقابل کنترل شدن شود.